من به واژه می اندیشم ، با واژه ها زندگی می کنم ، مثل آب ، مثل نفس .

۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

وقتی که نتیجه ها عکس می شوند ...

           یک پاس در عرض ، بازیکن شوت زنیه ، موقعیت شوت رو داره می تونه شوت کنه ، یک شوت محکم ، برخورد توپ به تیر دروازه ، برمیگرده ، توپ به بدن دروازه بان که به سمت توپ پریده بود می خوره و آروم آروم به درون دروازه می غلته ! عجب گل حساسی می زنه و چه زمانی هم گل می زنه ، چه شبی هم گل می زنه و دروازه بان چه موقعی اشتباه می کنه ، البته اشتباه که نمی شه گفت ! این گل می تونه منجر به حذف تیم فیلان از جام جهانی بشه ، چهره ی مغموم و متحیر دروازه بان رو می بینیم که شادی تیم حریف رو نظاره می کنه و معلوم نیست به چی فکر می کنه ...

      واقعا دروازه بان اون موقع به چی باید فکر کنه ؟ بیچاره پرید که توپ و بگیره ، پرید که نذاره توپ گل شه ، پرید که تیمش و موفق کنه و به هدفش برسونه و نذاره شکست بخورن ! ولی الان پیش خودش می گه کاشکی نمی پریدم ، اگه نمی پریدم توپ به تیر می خورد و برمیگشت ، حالا دقیقا خودش ناخواسته کاری رو کرده که با پریدنش می خواست ازش جلوگیری کنه ! کارش رو درست انجام داده اما نتیجه دقیقا عکس شده ! اما آیا اشتباه کرد که پرید ؟ اگر دوباره همچین شرایطی پیش باید نمی پره ؟ اگر شما بودید نمی پریدید ؟ مثال دروازه بان و گل و شوت و اینا رو زدم واسه اینکه به نظرم مثال درستیه واسه زمانی که می خوای کاری رو انجام بدی ، همه چیزو محاسبه می کنی ، در زمان و مکان مناسب می پری و سعی می کنی بهترین عملکرد رو داشته باشی ، اما نه تنها اون چیزی که می خوای نمیشه ، بلکه همون چیزی می شه که نمی خوای !
       اگر بازم به مثال برگردیم ، حتی اگر اون دروازه بان با جون و دل نمی پرید ، یعنی شل و ول می پرید ، بازم هدفی که می خواست حاصل می شد ، اما چون با تمام وجود می خواست به هدفش برسه ، نمی دونم شاید مجازاتش این بوده که به هدفش نرسه ! اگر واقعا از ته دل نمی خواست و اصلا نمی پرید و توپ گل می شد ، انقدر بد نبود ، انقد سوزش نداشت ، اما حالا که اینجوری تقلا کرده برای رسیدن به هدف و بهش نرسیده ، بهش حق بدید که حتی تو رختکن هم زار زار گریه کنه که مگه کجای کارش غلط بوده که اینجوری شده ؟ معلمی داشتم که خیلی قبولش داشتم و دارم ، مدام حرفاش تو گوشمه ، می گفت به شانس اعتقاد دارم ، در مورد شانس خیلی جالب فکر می کرد ، طولانیه نمی خوام اینجا ازش بگم اما اگر قرار باشه به شانس اعتقاد نداشته باشی ، پس چرا توپ گل شد ؟
        یه وقتا تو زندگی همون وقتی گل می خورم ، که با تمام وجود به سمت توپ پریدم ، تمام پرش و کشش بدنم رو به کار بستم که به توپ برسم ، اما عین این صحنه ای که الان ماجراشو تعریف کردم توپ گل شد ! یه جاهایی هم اصلا نپریدم ، توپ و ول کردم که گل بخورم اصلا ، اما توپ کات گرفت و خودش رفت تو اوت ! شاید اون گلره باید بره فیلم بازی رو از زوایای مختلف ببینه تا بفهمه کجای کارش غلط بوده ، منم باید برم همه چیرو از اول مرور کنم بینم کجاش سوتی دادم ؟ شاید سوتی دادم اما از پریدنم هدفم معلومه ! از قضا هرباریم که اینجوری گل خوردم ، یه گل حساس بوده در حد گل طلاییه جام جهانی ، هیچ وقت تو دوستانه ها گل اینجوری نمی خورم که ! شایدهمینه که بوفون رو بهترین دروازه بان جهان می کنه ! یعنی بوفون اینجوری گل نمی خوره ؟ یعنی می دونه که قراره توپ به تیرک بخوره و برگرده ؟ شاید ... آدمای موفق باید زاویه ی برگشت توپ رو هم قبل از عصابت به تیرک بدونن که یه وقتا بپرن ، یه وقتام نپرن . ایشالا یا بوفون باشید ، یا گلتون تیرک نداشته باشه ، یا توپ هیچ وقت به تیرکتون نخوره ، ایشلا اصلا توپ سمت دروازتون نیاد ، کلا ایشالا همیشه قهرمان همه ی جام های جهانیه زندگیتون باشید !

۶ نظر:

jezzz0vezzz گفت...

خب.......
بحث ترش جام جهانی!!!
شاید تکنیک اون دروازه بان بنده خدا خوب بوده تاکتیکشون تعریفی نداشته، یه مدافع زودتر می تونست بیاد جلوشو بگیره یا اصلا به داور یه بشکه نفت میدادن( از تو سفره یه بشکه کم بشه چیزی نمیشه!) قضیه حل بود.
اصلا بعضی وقتا لازمه ادم گل بوره بلکم ادم شه!:D
حالا در نظر بگیر اون عزیزی هم که گل رو زده تمام تلاششو کرده باشه و دروازه بان هم همین طور حالا باید گل بشه یا نه؟ هرکدوم که تجربه و تلاش و تجربه شون! بیشتر باشه موفق ترن.
اوه اوه ببخشید الان که دقت کردم دیدم خیلی طولانی شده، نخونید نصفشو چیز خاصی هم نیست!

ناشناس گفت...

Vay Hanu Ino Nakhundam vali nagahan dastamo gozashtam ru
ghalbam
yawni daghighan ghalb na ha ye ja ru pustam ke migan ghalb zireshe
bawd hey miad birun mire tu bawd ba chesham deghat mikonam ghabele moshahedast goftam ba shoma ham dar miun bezaram bebinid ba shoma ham etefagh oftade montazere nazaretetun hastm:))

Hamijun گفت...

nashenas man budam

شهردار گفت...

ما که به جام جهانی راه پیدا نکردم!!!ولی دروازه بان وقتی که شوتی زده میشه باید یه شیرجه ای محض اطمینان بزنه

jezzz0vezzz گفت...

یحتمل شما تپش قلب داری به مطلب اقای میم ربطی نداره، اخه مگه جام جهانی چیه؟هرچند خیلیا طرفدارشن!:D

نگین گفت...

من یاد فوتبالیست ها افتادم که چقدر وقتی بچه بودم با هیجان میشستم میدیدمش کلی هم حال میکردم که دروازه بان گل بخوره. ولی اقای میم به نظرت اگه گل نمیشد اون بازیکن که شوت کرد تو رختکن بهش چی میگفتن و چی فکر میکرد؟ یا تماشاچی ها نظرشون هم در مورد بازیکن هم دروازه بان چی میشد؟ حالا این گل رو بذاریم به حساب بدشانسی بقیه گلارو چی؟